دازای اوسامو :
هیچکس نمیتونه عمیق ترین احساسات افراد رو بفهمه فقط خودت میتونی درکشون کنی.
دازای اوسامو :
هیچکس نمیتونه عمیق ترین احساسات افراد رو بفهمه فقط خودت میتونی درکشون کنی.
دوباره کنیچیوا ^__^
امده ام با معرفی یه کتاب خفن دیگه ^__^
شروع ^__^
نام کتاب : شهر معمولی
انتشارات : پرتقال
نویسنده : ناتالی لید
مترجم : نیلوفر امن زاده
ژانر : فانتزی
رده سنی : 12+( همانگونه که در پست قبل گفتم)
تعداد صفحات : 278
خلاصه داستان :
بعضی ها کارت بیس بال جمع می کنند. یا خارپشت. یا پرز توی ناف. ولی فلیسیتی جونیپر پیکل فرق می کند. او عاشق جمع کردن کلمه هاست؛ کلمه هایی که آدم ها بهشان فکر می کنند ، یا کلمه هایی که به آنها نیاز دارند. ولی با اینکه فلیسیتی همه جای کشور را گشته، یک کلمه هست که هیچوقت آن را ندیده: خانه. فلیسیتی از گشت و گذار خسته شده ، ولی وقتی ون درب و داغان خانوادگی شان وارد شهر دره ی نیمه شب می شود ، احساس می کند اوضاع دارد عوض می شود. او برای اولین بار در عمر یازده ساله اش ، جایی را پیدا می کند که می تواند در آن خاطره های خوب بسازد... و شاید دوستی هم پیدا کند. همه ی این ها بخاطر این است که دره ی نیمه شب قبلا شهر جادویی بوده ، تا اینکه نفرینی جادو را از شهر فراری می دهد. البته این ماجرایی ست که مردم شهر تعریف می کنند. فلیسیتی حس می کند هنوز کمی جادو توی دره ی نیمه شب وجود دارد. جادو هنوز ناپدید نشده؛ فقط مدتی طولانی ست که دارد قایم باشک بازی می کند. فلیسیتی باید کلمه های درست را پیدا کند تا جادو آزاد شود.
جانه /*0*\
کنیچیوا مینا سان /*0*\
آمده ام با معرفی یه کتاب خیلی خفن *0*
یک..دو..سه..شروع /*0*\
نام کتاب : سیاه تیغ
انتشارات : پرتقال
نویسنده : کوین سندز
مترجم : مشهود غفارکنی
ژانر : فانتزی
رده سنی : 12+ (واسه بزرگتر از اینم باحاله)
تعداد صفحات : 313
خلاصه داستان :
قبل از گرفتن این پیام رمز آلود، کرستوفر رووه خوشحال بود و به
عنوان کار آموز استاد بندیکت سیاه تیغ، وقتش را به حل رمزها و
معماها و ساختن دارو ها، معجون ها و اسلحه های قدرتمند
می گذراند _ گاهی هم به یک یا دو خرابکاری پر سروصدا.
اما با شروع شکار داروساز های لندن توسط یک فرقه ی سری،
حلقه ی محاصره ی قاتل ها به دور مغازه ی سیاه تیغ تنگ تر و
تنگ تر می شود. کریستوفر که لب مرز از دست دادن زندگی اش
ایستاده ، مجبور است تمام آموخته هایش را به کار بگیرد تا کلید
رازی هولناک را پیدا کند؛ رازی که می تواند دنیا را زیر و رو کند.
جانه ^__^
کنیچیوا ^__^
دو تا طنز اوردم از عاشقان شیطانی
یکیش خیلی خوب بود انقد سرش خندیدم XD
همینو میگفتم XD
فقط سوبارو تو اون صحنه آخر XD
به نظرم شبیه ترینش مال یوییه XD
شین و کارلا هم باحالن XD
خب جانه /^_^\
کنیچیوا ^__^
فکت آوردم واستون ^_^
بنگرید ^__^
ترجمه : معمولا بیشتر کارکترای خوش قیافه در انیمه ها کشیدنشون از بقیه کاراکترا سخت تره.
صحیح :|
ترجمه : 10 درصد بودجه انیمه ها صرف کشیدن چشم ها و جعبه های بنتو میشه.
عجب ○_○
ترجمه : همشون توی شطرنج استاد هستن.
صحیح :|
ترجمه : صداپیشه های ژاپنی هاروهی و هیکارو در انیمه کلوپ مهمانداری دبیرستان اوران در زندگی واقعی با هم ازدواج کرده اند.
آخی تو انیمه به هم نرسیدن ولی تو واقعیت به هم رسیدن ^__^
ترجمه : 27 دانشگاه در ژاپن مبحث انیمه دارن.
*فین فین* منم میخوام TT^TT
ترجمه : سباستین زمانی که انسان بوده جامعه گریز بود که این ویژگی تحریکش کرد که به یه شیطان تبدیل بشه.
هن؟مگه سباستین انسان بوده ○_○ باید مانگاش رو بخونم*-*
خب تموم شد^__^
ماتانه /*0*\
دوباره سلام ^__^
خب از عنوان مشخصه که بالاخره میخوام در رابطه با BTS بحرفم D'=
من همین امروز فهمیدم این آهنگ موزیک ویدیوش اومده..خاک توسرم ●~●
خب حالا می خوام وراجی هایم را شروع نمایم D'=
اول اینکه خیلی موزیک ویدیو گوگولی و سافتی بود TT^TT
و واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم وقتی فهمیدم مروری از موزیک ویدیو های معروفشون تو این 7 ساله T^T
به قول یکی کل دوران آرمی بودنم اومد جلو چشمم TT^TT
دم خودشون و بیگ هیت و فستا گرم TT^TT
واقعا این بهترین هدیه بود به نظرم TT^TT
آه حالا می خوام در رابطه با هر موزیک ویدیویی که مرور می کرد بحرفم TT^TT
آه TT^TT Young forever
هر وقت که بهش گوش میدم حس میکنم رو ابرام TT^TT
بقیشون اون پشتن واسه همین معلوم نیستن XD
TT^TT I need you
به توصیه جین هر وقت که میخوان عر بزنم به این آهنگ گوش میدم TT^TT
TT^TT Run
اینم همینطور TT^TT
BS&T ♡_♡
لامصب عجب فضای دارکی داره ♡_♡
Not Today /*○*\
آدرنالینم میره بالا وقتی گوشش میدم /*○*\
Spring day ~○~
اصن وقتی گوشش میدم یه آرامشی میگیرم که نگو و نپرس ~○~
و در آخر Boy with love ~(^○^)~
من با این موزیک ویدیو آرمی شدم ~(^○^)~
هر وقت گوشش میدم دلم میخواد پاشم قر بدم ~(^○^)~
نامجون No more dream و نامجون Boy with love ^__^
من این صحنه رو خیلی دوست داشتم ^__^
اینم همینطور TT^TT
بابای ^__^\
یوووو ^__^
بالاخره بهش رسیدم TT^TT
البته فقط چپتر اولشه D'=
ولی همین که این توی شهر ما که هیچی نداره بود خودش خیلی خوبه ^__^
آه همین دیروز خریدمش TT^TT
از قبل کرونا چشمم بهش بود TT^TT
هی تو قرنطینه دعا دعا می کردم کسی نخریده باشش TT^TT
آخر که دیروز رفتم مغازش دیدم کسی نخریدش TT^TT
فکر کنم من اولین نفری بودم که به این علاقه نشون دادم D'=
آخه فروشنده یه دفعه ذوق زده شد وقتی فهمید می خوام بخرمش D'=
ولی همین که بالاخره تونستم بخرمش واسم کافیه TT^TT
ماتانه ^__^
یوووو ^__^
اومدم با معرفی یه انیمه دیگه ^__^
این یکیم قشنگ بود به نظرم *-*
کاراکتراشم خیلی خوشگل بودن *-*
و خوشبختانه این یکی منو تو خماری قرار نداد XD
خب مینا سان معرفی را شروع می نماییم ^__^
نام انیمه : Nil Admirari no Tenbin
وضعیت : اتمام پخش
استودیو سازنده : Pony Canyon
فصل : بهار 2018
تعداد قسمت ها : 12
زمان هر قسمت : 23 دقیقه
ژانر : فانتزی _ تاریخی _ Doujinshi _ عاشقانه
خلاصه داستان(چون انیمه لیست چرت و پرت نوشته بود از خودم گفتمش):
دوران تایشو در 15 سال تموم نشد و 10 سال دیگه هم ادامه داره
سوگومی کوزه دختریه که برای محافظت از خانواده اش با یه پسری
که حتی اسمشم نمیدونه میخواد ازدواج کنه اما قبل ازدواج سوگومی
برادر کوچیکترش به طور مرموزی خودکشی میکنه در حالی که یه کتاب قدیمی
دستش بوده. وقتی که دو نفر برای بررسی این موضوع پیشش میان میفهمه که
اون سازمانی که این دو نفر ازش اومدن یه سازمانیه به اسم fukurao و وظیفش اینه
که اینجور کتابها رو جمع آوری کنه. این کتابها از اعماق قلب نویسندشون نوشته شدن
به همین دلیل دارای احساسات و عواطف بسیار زیادی هستن که همین باعث میشه
که هرکسی اونارو میخونه دلش میخواد خودکشی کنه. این کتابها با هاله های احساساتی
که دورشون دارن مشخص میشن اما فقط افراد خاصی میتونن اونارو ببینن و سوگومی
می فهمه که یکی ازون افراده، به همین دلیل توی اون سازمان استخدام میشه
و اینجاست که داستان شروع میشه..=))
جانه ^__^\
دوباره کنیچیوا XD
خب خب ایندفعه اومدم با معرفی یه انیمه خیلی قشنگ ^__^
گرچند که اینم آخرش مثل اکثر انیمه ها منو در خماری قرار داد =__=
ولی خیلی انیمه قشنگی بود *-*
کاراکتراشم خیلی خوشگل بودن *0*
آهنگاشم خیلی قشنگ بود *-*
خب حالا بنگرید ^__^
نام انیمه : Meiji Tokyo Renka
وضعیت : اتمام پخش
فصل : زمستان 2019
تعداد قسمت ها : 12
زمان هر قسمت : 23 دقیقه
ژانر : عاشقانه _ دختران جوان _ کمدی _ تاریخی _ ماوراءالطبیعی
خلاصه داستان : می آیازوکی یه دانش آموز دبیرستانی معمولیه. تا وقتی یه شب وقتی ماه کامل و سرخه در زمان جا به جا میشه و توسط چارلی که خودش رو جادوگر خطاب میکنه به دوره میجی منتقل میشه. وارد توکیوی عجیب دوره میجی میشه و اونجا ارواح وجود دارن. با راهنمایی چارلی بالاخره به روکومیکان میرسه. اونجا که منتظر رسیدنشه نویسنده های افسانه ای اوگای موری، شونسو هیشیدا، اوتوجیرو کاواکامی، کیوکا ایزومی، گورو فوجیتا، یاکومو کویزومی و توسکه ایواساکی وجود دارن. وقتی توجهش به اینا جلب میشه متوجه میشه که یه تامایوری -کسی که میتونه ارواح رو ببینه- هست که این مهارت در اون زمان ارزشمنده و به خاطر این قدرتش روابطش با مردها تغییر میکنه...
جانه /*0*\
یو مینا سان /*0*\
آمده ام با دو فکت از انیمه شوالیه خون آشام *-*
خاب مشاهده نمایید ^__^
وای وای من انقدر سر این خندیدم XDDDD
کل ابهت کانامه رفت زیر سوال XD
جلل الخالق ⊙_⊙
خب جانه /*0*\